روزگار بدیست نازنین..از همه جا صدای...
بعد از اینکه مثل همیشه دعوایم کرد گ...
بستنی ات نوش جان...چندسال قبل بود.....
هرروز بیدار که میشوم دلم به حال خود...
همین روزها بود... کنار کلیسای مسیحی...
آنقدر زندگیم به سمت تباهی پیچیده که...
نوشته های خودم را میخوانم ..انگار ...
به من میگویی رنگ سیاه برازنده ام اس...
از داستان آلیس در سرزمین عجایب خوان...
کم کم هوا داره سرد میشه...گرمای خاص...
ماه در سفر...هم من هم ماه من، هر دو...
خانم ها عاشق خرید کردن هستندبازار، ...