view: 0 Date: ۱۴۰۴/۰۶/۲۰ Category: شعر
(دیده ام خورشید را درخواب،تعبیرش تویی)
من همان سان ماه را، دیدم به تعبیرم تویی
خفته بودی پشت ابر،همچون حجابی از حریر
در تماشای تو من در خواب بودم چون بصیر
بر لبت یاقوت بود، انگار بودش یک انار
همچو مروارید سرخ، من دیدمت جانا نگار
من به سان بودم فقیری ، تو ملک هم راستی
در زمین بودم، تو عرش کبریا جا داشتی
عاشقت بودم شدیدا من به عشقت خفتهام
در حقیقت دیدنت را من به خوابم بردهام
عشق از هجران و دوری، از همین وابستگی
طعم عشق هم مزه دارد در همین دلدادگی
کاش من پروانه بودم، ابر بودم یا نسیم
دور تو در گردش ایام بودم با صمیم
خالصانه من نوشتم ماه در خوابم شدی
گر شوم جانا قمر، ماه دلارایم شدی
شعر:مهدی محمدی
.
خوانش: بانو آسمان
.
.