view: 273 Date: ۱۴۰۲/۰۸/۰۵ Category: دلنوشته
دلتنگ به یک جرعهای از چای توام
بزنم بوسه به فنجان ،که رسوای توام
نیست راهی به تو ای ماه خوش آواز جهان
بند در عشق تو من....باز گرفتار توام
------------م محمدی---------------
سوالاتی از پرسیدید که جوابش رو ابتهاج به زیبایی گفته:
.
دوتا شعر با اجرای نعیم و صبا میزارم.
از شعرهای من نیست ولی خیلی زیباست بشنوید که بدونید حال دلم در چه طوفانی هست...
اسیر عشق - صبا
شعر شهریار در 13بدر- نعیم
----------------------------------------
پدرت گوهر خود تا به زر و سیم فروخت
پدر عشق بسوزد که درآمد پدرم
عشق و آزادگی و حسن و جوانی و هنر
عجبا هیچ نیارزید که بی سیم و زرم
هنرم کاش گره بند زر و سیم بود
که به بازار تو کاری نگشود از هنرم
-------------شهریار -------------------
شهریار و شاعر خوانش صبا خیلی قشنگ طوفان دل و غم کنج دلم رو وصف کردن...
.
ماه بانوجان...
گاهی به دست فلک، گاهی به دست خدا
گاهی به همت دوست، گاهی به لطف دعا
میشوم از یاد تو خالی، ولی آرامش قبل است
که این طوفان بعد از آن خرابش میکند دل را
تو خوشحالی منم شادم، اسیر کنج دیوارم
دعا کن تا بمیرم من، شوی شاد از همین فردا
-----------------م محمدی ---------------
هیچ کدوم از قصه های رمانتیک درام جهان به دعای مرگ عاشق ختم نشده جز همین قصه من...مرگ من مردن من چاره خیلی از گره های باز نشده هست...
ماه بانو جان میدونم هر روز دعا میکنی برای اینکه سریع تر بمیرم که دیگه نباشم و ننویسم و نخونم و دلتنگت نباشم مرسی...
ممنونم که برای مرگم دعا میکنی... منم سعی میکنم سریع تر بمیرم...
تو خوش باشی انگار ما هم خوشیم، یه گوشه ای از اتاق غمبرک زده و ماتم گرفته داریم صبح رو شب میکنیم...
یار جان با دلم بد جفا کردی، اما فدای تار موهایت..
در این ایام هرکس دید من و این پای بیمارم
فرستادش همی نفرین، ولی گفتم خودم کردم
که این تاوانی از عشق است، ندارد ماه من تقصیر...
ماه بانو جان به عشقت ، به خواهرت به همه بگو دعا کنند زودتر بمیرم
این شبای لامصب خیلی سخت میگذره از هزار عذاب بدتره...
همه دارن دنیای خودشون رو میسازن ... منم با یه قاب عکس..
فقط یک چیز میپرسم:
خبر داری که بعد از تو چه آمد بر سر حالم؟!