view: 196 Date: ۱۴۰۲/۰۵/۱۱ Category: حب
حدیث کساء
پیغمبر فرمود: ای علی سوگند بدانکه مرا بحق به نبوت برانگیخت و به رسالت و نجات دادن (خلق) برگزید ذکر نشود این خبر (و سرگذشت) ما در محفلی از محافل مردم زمین که در آن گروهی از شیعیان و دوستان ما باشند و در میان آنها اندوهناکی باشد جز آنکه خدا اندوهش را برطرف کند و نه غمناکی جز آنکه خدا غمش را بگشاید و نه حاجتخواهی باشد جز آنکه خدا حاجتش را برآورد، علی گفت: بدین ترتیب به خدا سوگند ما کامیاب و سعادتمند شدیم و همچنین سوگند به پروردگار کعبه که شیعیان ما نیز رستگار شدند.
.
ماهم اندوهی گرفته دلم حالم حال گریه و زاریه...همه دعا ها میخونم که برگردی..
تو رو به حق پنج تن آل عبا قسم میدم برگرد تو ماه من بودی هستی
نفهمیدی تمام دوسال رو من یواشکی عاشقت بودم؟ نفهمیدی از شرمندگی روی صحبت نداشتم؟
تو که ذهن منو حرف نزده میخوندی عشق من، چرا اخه اینجوری رهام کردی
برگرد .. من فقط خدا دارم و چهارده معصوم دستم به هیچ جا بند نیست برای داشتن تو..
بیا بپرس ببین چهل روزه حال من چطوره! بهم ریختم داغونم
تو ناموس منی رویای منی
برگرد من ظلم کردم من اشتباه کردم من خطا کردم برگرد..
----------------
این داستان به شیوه سورئال نوشته شده لذا ابتداعا اعلام میکنم که هیچ کدام از شخصیت های داستان حقیقت ندارند و خیالی در قصه است.لطفا هیجان خود را کنترل کنید