view: 616 Date: ۱۴۰۲/۰۵/۰۸ Category: حب
یا فارِسَ الْحِجازِ اَدرِکنْی یا اباصالح اَدْرِکْنی یا اَباالقاسِمِ اَلمَهدِیِّ اَدرِکنِی، اَدرِکنِی، اَدرِکنی و لا تَدع عَنِّی فاِنِّی عاجِزٌ ذَلِیلٌ
توسل به صاحب الزمان
هرکه را شدت و مصیبتی برسد ۷۰ بار بگوید، این ذکر برابر با اکسیر است:
یا اللهُ یا مُحَمَّدُ یا عَلِیُّ یا فاطِمَه یا صَاحِبَالزَّمان اَدْرِکنی وَ لا تُهْلِکْنی
ای خدا، ای محمد، ای علی، ای فاطمه، ای صاحب الزمان، مرا دریاب و هلاکم نکن.
.
شنیدم که امام زمان به حال ما اگاه هست
خیلی شنیدم از روایات توسل و اعجاز صاحل الزمان عج
دعای عهد، دعای ندبه،دعای عظم البلا، دعای فرج، دعای آل یاسین...
یا حجه القائم...العجل العجل یا مولای یاصاحب زمان...
میدونی حال و روز خوشی ندارم..میدونی داغونم
میدونی دارم چه روزهای سختی میگذرونم..
به دردی دچارم درمانش از کسی ساخته نیست
انشالله که زودتر ظهور کنی آقا بیاییم زیارتت بیایم پابوست خیلی غصه دارم
یاصاحب الزمان دردهامو نمیگم تو میدونی خبر داری مو به مو...
هرچی بودم هرکاری که کردم همه رو بزار کنار اقاجان
الانمو ببین هرچند الانم هم ارزشی نداره ولی حالم گرفته است
منم مثل شیخ حسینم.. به منم یه نگاه میکنی؟ یه نگاه کنی حاجت روا میشم..
خستم از زندگی که ماه بانو رو ندارم..
ماه بانو بود که بهم انگیزه زنده بودن میداد، چه بد باشه چه خوب.
یا صاحب الزمان تو که میتونی به یه اشاره خوبش کنی برگردونی هر چی بگی هم رو چشام
وقتی عکس ماه بانو جان رو نگاه میکنم ناخودآگاه خوابم میگیره هنوز دیدن چهره ماهش برای من بقدری آرامش بخش هست که با دیدنش خوابم میگیره..
به چه نوع عشقی دچارم خودم نمیدونم ولی میدونم ناب ناب هست..
پ..ث..م..
--
این داستان به شیوه سورئال نوشته شده لذا ابتداعا اعلام میکنم که هیچ کدام از شخصیت های داستان حقیقت ندارند و خیالی در قصه است.لطفا هیجان خود را کنترل کنید
--
نمک نشناس نیستم یا صاحب الزمان تا عمر دارم روی چشم هر دستوری بدین...
فقط برگردونید ...
قَدْ أُوتِيتَ سُؤْلَكَ...۳۶ طه..
آنچه میخواستی به تو داده شد...
چی میشه امشب به خواب و رویای من بگید که همه چی حل شد..
خودم حواسم نبود ولی تقویم رو که نگاه کردم ۴۰ - ۵۰ روزی هست که دارم میگم یا مولاتی یا فاطمه اغیثینی...
این همه مدت دارم تقلا میکنم..
وقتی ماه بانو بود آروم بودم..
با اینکه این دوسال فقط یک پیام خشک و خالیش بود ولی بود..
همه هفت سال فکرم همه بود ماه بانو.. هنوزم هست
آرزوی ماه بانو وکیل شدن بود و آرزوی من رسیدن به ماه بانو..
اباالقاسم چرا منو تحویل نمیگیرید؟
نکنه شما هم دنبال آدم های قوی و سرمایه دار و عاقل هستین؟
ما بدبخت بیچاره ها انگار از زمین و زمان قراره بد بخوریم...
العجل میگم چون دیگه طاقت ندارم خستم الغوث میگم به دادم برس..
من قهوه ندارم چایی ندارم مسجد کوفه ندارم پای رفتن هم ندارم
فقط یه دل عاشق دارم همین..ندار تر از من سراغ داری مولا؟
اباصالح به حق فاطمه زهرا به حق ابوالفضل به حق امام رضا بیا پیش خدا از من شرمنده شفاعت کن زندگی ام رو تغییر بده همه چیزو درست کن والله صبری برام نمونده این امتحان ها برای من خیلی سخته یا مهدی...خبر ندارم تقدیر من چیه ولی تقدیری که ماه بانو رو ندارم حکم عذاب منه..
بگو بهم منو از این انتظار دربیار یا حجه قائم، انتظاری که نمیدونم قراره چه اتفاقی برام بیوفته..
صاحب الزمان با اینکه .... ولی ماه بانو باهاش خیلی شاد و خوشحاله.. چهارسالی که همنشین صحبت من بود اینقدر خوشحال ندیده بودمش.. نگرانم که توی اوج عاشقی بفهمه..
یا صاحب الزمان خودت دردمو درمون کن...
شدم شهره عام و خاص..شدم قصه ورد زبون مردم... توی شهر رسوای عالم..
هیچی ندارم هیچی..داغون داغونم...
به هردری زدم هفت سال هیچی رو نتونستم درست کنم..
اگه قسمت من نیست که زندگی کنم خوب پس مرگم رو تعجیل بدید خلاص بشم.. ساعت 00.19 بامداد یه زمانی ماه بانو و من تا 00=00میشد بیدار میمونیدیم تا بگیم به همدیگه عشقم شبت بخیر..
و چه روزهای خوبی و قشنگی ..چقدر آروم میخوابیدم از آرامشی که داشتیم به شوق صبح بخیر گفتن به ماه...
یا الله یا محمد یا علی یا فاطمه یا صاحب الزمان ادرکنی و لا تهلکنی...