آخر قصه

گمانم آخر قصه، من و این درد تنهایی

بماند بر دلم آخر که بینم چهره ماهت...

دلم تنگ است و میدانم جفا کردم به ماه دل

به حق نام زیبایت ببخش ظلمم ببخش ماهم

منم شرمنده ی رویت ندارم چاره جز مردن

دعا کن تا بمیرم من که شاید حل شود مشکل...

..

این داستان به شیوه سورئال نوشته شده لذا ابتداعا اعلام میکنم که هیچ کدام از شخصیت های داستان حقیقت ندارند و خیالی در قصه است.لطفا هیجان خود را کنترل کنید

..

ماه بانو جان شرمندتم می‌دونم عصبی که میشم زیاد می‌نویسم بدون عقل و بدون فکر می‌نویسم...

شرمندتم..

دست خودم نیست تو عشق زندگیمی...

خودت خوب می‌دونی غیر تو کسی ندارم 

هنوز بیرق قرمز ماه روی پروفایلم تا رسیدن بهت برافراشته هست

ماه قرمز عشق من... قرمز عاشقانه منی جان منی 

ماه جانم می‌دونم که دیگه ندارمت

می‌دونم خیلی وقته می‌دونم قبل اینکه حتی فرشاد بیاد...

اونوقتی فهمیدم ندارمت که پاهام رو از دست دادم

اون وقتی که مادر من کمکم نمی‌کرد بهت برسم

اون وقتی که مادر تو می‌گفت راهش دوره...

اون وقتی فهمیدم ندارمت که موقع وکیل شدن بیو حامد گذاشتی..

کاش اون قدر پول داشتم که برات وقتی قبول شدی یه ماشین و یه خونه کادو بگیرم.. 

شرمندتم..

من فقط دوستت دارم و عاشقتم جز این هیچی ندارم 

پس باید بمیرم که زندگی تو خوب و قشنگ بمونه...

ولی ابوالفضل عباس قربونش برم آقا یه کارهایی می‌کنه که هیچ وقت توی خواب هم فکر نمی‌کنی...دیدم مطمنم اعتماد دارم به آقا..

نمیدونم خدا رو چه دیدی شاید شفا گرفتم شاید اگه آقا خودش به ماه بانو بگه قبولم کنه... شاید اصلا چه می‌دونم

من دلم خوشه به همین شاید ها..دلخوشم که همه چی درست میشه یه ماهم میرسم حتی اگه نرسم رئیسم میشه و یه عمر صداشو می‌شنوم..

دخیلک یا ابوالفضل...

وقتی ماه بانو رفته پیش روانشناس میدونید اولین چیزی که روانشناس بهش گفته چی بوده؟ گفته ترکش کن (منو) چون فلانه و فلانه و هزار تا وصله بهم چسبوندن از حرفای قلمبه سلنبه روانشناسی...

خودم روانشناسم ولی بدم میاد از این کار روانشناس ها..

میدونید دو نوع هکر داریم ؟ یکی کلاه سفید یکی کلاه سیاه

هکر کلاه سیاه هرچی عشقش بکشه هک می‌کنه و داغون می‌کنه فقط دنبال منفعت خودشه.

هکر کلاه سیاه وقتی میبینه یه باگی هست خطرناکه تست می‌کنه و اطلاع میده تا دیباگ و رفع بشه بدون اینکه منفعتی ببره..

.

روانشناسی هم این شکلیه یکی سیاه یکی سفید

سیاه میاد روی ذهنت کار می‌کنه و بهت القا می‌کنه که آره اونی که این میگه درسته و باید یه حرفش گوش کنی ..حالت خوب میشه و بهش پول میدی و چون حس خوبی برات میشه دوباره یه جلسه هم میری و حتی به دیگران هم پیشنهاد میکنی برن..

اما روانشناس سفید یجور دیگه اس..حرف خودشو بهت القا نمیکنه میگرده ببینه مشکل چیه اون مشکل رو برات پیدا می‌کنه و راه حل ساده بهت میده..

میدونید بالاترین آمار طلاق مربوط به روانشناس ها هست؟

خود بگیر ته قصه ها...

قمر بنی هاشم بخواد مشکلت چاره کنه نه سیخ میسوزه نه کباب..

غمی ندارم سپردم دست خودش ...

کاش ماه بانو قبل اینکه می‌گفت این همه مدت کجا بودی قبلش کتاب ماه بانوجان رو که توی سایتم هم بود می‌خوند..

کاش می‌خوند..

جای سختی هم نبود که دیده نشه دقیق صفحه اول سایت روی همون عکس کتاب ماه بانوجان کلیک میکرد همه کتابها براش میومد..

اما حکمتی بوده توی این اتفاقات.. من بی خبرم...

الان ماه بانو با خودش میگه چقدر خوب که مهدی رو از زندگیم حذف کردم آدم اشتباهی بود توی زندگیم...و هزار تا فحش..

بهش حق میدم چون وقتی دوسال فلج شدم، افسردگی شدید گرفتم، زمین گیر شدم و حساب بانکی هام شد صفر ، وقتی با چشم خودم دیدم که زندگیم داغون شد و دیگه حتی نمیتونم جلوی ماه بانو ایستاده باشم خوش آمد بهش بگم با احترام.. میفهمید چی میگم؟! من خودم تا وقتی که سالم بودم هیچوقت حال کسی که فلج شده و افسردگی شدید گرفته درک نمی‌کردم..

مطمنم شما هم حال و روزم رو درک نمیکنید.. تمام دو سال خودمو کنترل کردم که ماه بانو منو نبینه و صدامو نشنوه و پیامی بهش ندم که فکر کنه من رفتم ... خودم اینطور به ماه بانو جان القا کردم که فراموشم کنه..

ماه بانو اول جوانی اش هست ، تازه وکیل شده، رفته شهر بزرگ میخواد خونه و زندگیش بسازه تجربه خونه مستقلی و یک شوهر خوش هیکل و پولدار بهترین آرزوش بود..

نبودن من ، مرگ من و اینکه خودم کمکش کردم منو حذف کنه بهترین کادو بود..

ماه بانو رفت .. ولی من اینجام حداقل خودم حقیقت رو می‌دونم که چه اتفاقی افتاده .. من اینجام با یه قلبی که دیگه هیچ وقت قلب نمیشه

ناله و زاری میکنم..دست خودم نیست مجنون و شیدای ماه بانو جانم..

چند شخصیته شدم دوباره اینم دست خودم نیست چون تنهام و افسرده با بدترین اتفاقاتی که میشد برا کسی بیوفته..

این ها همه یه طرف...

آقا ابوالفضل عباس هم یه طرف...

اگه مهمون این سایت هستید یک سال ده سال چه می‌دونم شاید همین فردا ... گاهی به اینجا سر بزنید 

یا قراره بمیرم ، یا قراره ابوالفضل جوری درست کنه که هیچ کسی باورش نشه...

امیدم به خداست..

آدم منطقی هستم می‌دونم فقط پول می‌تونه یه دختر رو خوشبخت کنه

اعتیاد ، انحراف اخلاقی، دست به زن، خیانت و ... اینا همه میشه درست بشه همه قابل حل هست ...تنها چیزی که درست نمیشه فقر و نداری هست.

یا کاشف الکرب عن الوجه الحسین

اکشف کربی به حق اخیک الحسین

یا عباس دخیلک...