view: 231 Date: ۱۴۰۱/۰۹/۲۷ Category: دلنوشته
امروز ظهر گوشیم زنگ خورد.
گفتم حتما ماه بانو هست,غیرماه بانو کسی به من زنگ نمیزنه
گوشی رو برداشتم،ولی شماره ناشناس بود
جواب ندادم مثل همیشه..
چندبار زنگ زد..
پیام داد:
سلام ببخشید میشه برام یه **** طراحی کنید.
بهش جواب ندادم.
دوباره پیام داد اگه میشه کمکم کنید تو رو خدا.
مشکوک شدم.
آخه چرا یکی برا طراحی یه **** باید همچنین حرفی بزنه.
پیام دادم لطفاً داخل تلگرام توضیحات پروژه را ارسال کنید.
چند دقیقه بعدش داخل تلگرام یه متن طولانی اومد.
داخل متن نوشته بود:
((سلام شما رو فلانی بهم معرفی کرد و گفت که میتونید کمکم کنید.من و نامزدم تازه عقد کردیم باهم تلاش کردیم به هم برسیم و خیلی سختی کشیدیم، شب یلدا نزدیکه ولی نامزدم پول نداره ****. تو رو خدا کمکم کنید ما نمیخواییم جدامون کنن همدیگرو خیلی دوست داریم ولی پول زیادی نداریم. ****.))
.
متن رو که خوندم یه لحظه یاد خودم و ماه بانو افتادم...
توی این همه سال ها که گذشته من هنوز نتونستم برای ماه بانو چیزی بخرم ، هنوز نتونستم یه کادو طلا بخرم، هنوز نتونستم حتی گل سفره عقد بخرم،هنوز حتی نتونستم براش یه حلقه نشان بخرم...من همیشه شرمنده ماه بانو بودم همیشه هم شرمنده اش هستم چون من یه آدم مرده و بی عرضه و بدبختم...
حتی خانواده ای ندارم که خواستگاری کنن..هیچ و پوچم..مثل بیخانمان..
چندین شب یلدا اومد و گذشت من هیچ یلدایی پول نداشتم برا ماه بانو یه بستنی بخرم چه برسه به کادو..
البته این حرفا توی ذهن و سرزمین رویای من هست وگرنه خانم وکیل کجا و من یهلاقبا کجا.. ماه بانو اصلا به من نیم نگاه هم نمیندازه چه برسه به یک نگاه..
.
به این خانم پیام دادم (البته با اجازه ماه بانو، پیام کاری هست) گفتم این کار نمیشه!
نذاشت من جمله بعدی رو تایپ کنم،گفت تورو خدا کمکم کنید و...
نوشتم: عصر فایل رو براتون میفرستم فقط به خاطر اینکه متن شما منو رو یاد روزای خاصی انداخت.
گفت: انشالله خدا هر چی میخوایید بهتون بده، کمک بزرگی کردید خدا حاجت دلتون رو بده.هرچقدر بگید کارت به کارت کنم.
گفتم پولی نمیخواد.برید انشالله خوشبخت بشید.
...
...
خیلی وقته که دیگه پول به دردم نمیخوره. همین که دعا کرد خوبه, با پول نمیتونم خودکشی کنم ولی دعا کرد شاید خدا خودش مرگمو برسونه زودتر.
.
منی که نمی تونم برا عشقم یه کادو بخرم، یه گل بخرم به چه دردی میخورم... این دنیا بزرگه ولی برای من همین یه متر رو به پنجره است.
.
گریه ام میگیره وقتی نمیتونم حتی به ماه بانو بگم: خانم وکیل جان خیلی دوستت دارم شب یلدات مبارک عزیزم.
همین قدر خشک و خالی هم ازم برنمیاد... شرمندتم ماه بانو
شب یلدات مبارک...