view: 1.6K Date: ۱۴۰۱/۰۷/۱۷ Category: دلنوشته
یک تماس از ماه بانو...
تماس مجدد از ماه بانو...
امروز بعد چندسال توی تماس تلفنی به ماه بانو سلام کردم...
میترسیدم، نگران بودم. خجالت میکشیدم.
شرمنده ماه بانو هستم این همه سال...
توی تماس تلفنی آروم فقط گفتم سلام...
حتی نتونستم بگم حالت خوبه؟ خوبی سلامتی؟ کجایی؟
هیچی نتونستم بگم جز سلام...بله و خیر..
اینترنت قطع بود ماه بانو ازم خواست که یه کاری براش توی نت انجام بدم من اینترنت داشتم و رفتم ولی شرمنده شدم باز...چون پیامک امضا انگاری به دونفر مخاطب نرسیده انگاری اونجا پیامک رو هم مختل کردن حتی پیامک قوه قضائیه... منتظر موندم و منتظر موندم و منتظر.. بلکه بتونم امضا رو بزنم و یکبار فقط یکبار تو عمرم حداقل کاری که ماه بانو ازم خواسته درست انجام بدم و به نتیجه برسونم...
ولی اونقدر بدشانس و بیعرضم که باز شرمندم شدم...
حتما ماه بانو الان با خودش میگه یه روده راست تو شکم این پسره نیس...
چندساله که از ترس اینکه ماه بانو صدای شرمنده منو بشنوه پیامک میدم ببخش گوشیم ایراد داره...خاک تو سر من...
آخه کی تماس تلفنی عشقاش رو رد میکنه...این خدای نامرد اونقدر منو شرمنده و خوار و ذلیل کرده که حتی نمیتونم تلفن عشقم رو جواب بدم..
کاش زودتر بمیرم... از خودم متنفرم... اونقدر بدشانسم حتی نمیتونم بمیرم..
تف به این روزگار و به این شانسی که من دارم...
صدای ماه بانو آرومم میکرد وگرنه حتی نمیتونستم وارد سامانه بشم..همین که زنگ زده بود بهم کلی ذوق داشتم...آخه دوسش دارم...
از همون دوست داشتن های پشت مونیتوری...
من یه ربات بی خاصیت هستم که اونقدر مزخرف برنامه نویسی شدم روی سخت افزار مزخرف که کاری ازم برنمیاد.
انگاری ماه بانو رفته یه شهر دیگه... شهر مرکزی استان...نمیدونم ولی حدس زدم فقط...
امیدوارم هرجا هست خوب و خوش و سلامت و شاد باشه...
دلم خیلی آرزو داره...
کاشکی میتونستم پولدار و قدرتمند و خرشانس و آزاد و سالم بشم.برم شهر ماه بانو... همه وسایلم ببرم ... برم و دیگه برنگردم به این شهر خراب شده که زندانی شدم...
درسته دیگه هیچ وقت نمیتونم کنار ماه بانو باشم
درسته دیگه هیچ وقت نمیتونم ماه بانو رو ببینم از نزدیکو، ولی حداقل شهر ماه بانو برای من شهر وطن هست...
اینجا این شهر زندان من و غربت من هست.
نابود شدم اونقدر نابود شدم که هیچ وقت دیگه نمیتونم بلند بشم، سرپا بشم و سفر کنم به شهر ماه ...به سرزمینی که دنیای من رو عوض کرد.
کاش پشت تلفن میگفتم، ماه بانو جان خیلی دوستت دارم مرسی که زنگ زدی صدای قشنگت بشنوم...