view: 357 Date: ۱۴۰۱/۰۳/۱۶ Category: دلنوشته
کاش بتونم خودمو بکشم، حالم خیلی داغونه مثل قبل
شاید از قبل هم خرابتر و غمانگیز تر...
بی مصرف ترین آدم دنیا شدم
بدشانس ترین آدم دنیا بودم و الان فلاکت زدگی هم بهش اضافه شده
نمیدونم غصه خودمو بخورم یا غصه بقیه...
این چه عدالتی بود برا زندگی آدم ها؟
حتی نمیتونم پیاده برم یه خیابون که ماشین بزنه درجا بمیرم
از زندگی خستم، همه آدم ها هرروز خوب و خوش حال از خواب بیدار میشن کو تا شب هم همه چی وفق مرادشون هست حتی اگه هیچ تلاشی نکنن
خدا همه رو گذاشته یه طرف
من و .. گذاشته یه طرف
توف به این عدالت و سرنوشت شوم من...
هیچ امیدی به فردام ندارم چه برسه امید آینده...
کاش میشد یه چیزایی دست خودمون بود
تغییراتی که میشد حداقل اینقدر فلاکت رو تحمل نکرد
کاش...