view: 315 Date: ۱۴۰۱/۰۳/۰۲ Category: دلنوشته
یادمان خرداد ۹۸
سیر تغییرات لوگوی من توی این چندسال
البته تغییر بزرگ سال ۹۸ بود که یک ماه به لوگو اضافه شد
این لوگو مثل یک سنگ صبور شاهد غمها، شادیها بوده
همین امروز هم هست، من بهش میگم نقاب، چون منو بیشتر با همین نقاب میشناسن هرجا...
ماه بانو هم جزو نقاب هست شاید حتی خیلیها منو تحت عنوان ماه بانو میشناسن...
چرا و چطورش بماند...
سالگرد نقاب جدید در کنار ماه هست. این سالگردها میان و دونه دونه سال به سال میشن خاطرات...
مثل گرمای تهران و اهواز و سرمای اصفهان
حیف شد قصه من آخرش شبیه قصه های خوب از آب در نیومد.تلخ تلخ شد
مدت طولانی هست که بنا به اعصاب داغون، افکار غمزده، جیبهای تارعنکبوتی، و پاهای یخ زده؛ نه شعری گفتم نه حوصلهاش دارم که بتونم چیزی بنویسم...
فقط دارم روزهام رو شب میکنم...
تف به این سرنوشت و روزگار و فلاکت و چرخوفلک
دلم میخواد یادم بیاد طعم خیلی چیزایی که یادم رفته...
دلم میخواد آرامشی داشته باشم مثل آرامش قبل...
دلم خیلی چیزا میخواد ولی خوب انگار طلسم شدم.
یک فامیلی هست پیر هست و هنوز بهم میگه:درست میشه...
میگه: خدا جوری راسوریس میکنه که تعجب کنید...
به نظرتون چندبار این جملات شنیدم؟ بیشتر از هزار بار توی این چندسال شنیدم ولی نه که درست نشده بلکه اوضاع بدتر هم شده...
ولی برای ظالمین اوضاع هر روز بهتر و بهتر...
خستم.. خیلی خستم..
شرمنده همتون که بار خستگیام به دوش میکشید...
التماس آرامش ابدی برای من.