view: 350 Date: ۱۴۰۰/۱۱/۱۴ Category: حب
از وقتی که دیدمش همه آرزوهایم او بود
یعنی تمام تمام هرچه آرزو میکردم یکی بود ماه بانو...
شب های قدر، شب های آرزو...
خدا خدا میکردم و همه امیدم معجزه بود..
این همه سال گذشت
همان خدایی که دعاهایم، آرزوهایم را نشنید امسال باز با وعده های شب آرزویش امده..
با اینکه دیگر به شب آرزو و خدایش سنمی ندارم، اما چه کارم که از عجز و فلاکتم کار دیگری برنمی آید
از سه ف متنفرم: فلج ، فلاکت ، فقر...
این شب ارزو اجازه ندارم حتی اسمی از ماه بانو ببرم، چون به هر سه ف مبتلایم...
یک آرزو میکنم و بگویید آمین:
امشب کاش بمیرم...
استغفرالله من کل ذنوب
اعوذ بالله من کل شر
اسئل الله من کل خیر
الحمدالله من کل نعمه...
اللهم عجل لولیک الفرج....