view: 434 Date: ۱۴۰۰/۰۸/۱۲ Category: دلنوشته
از داستان آلیس در سرزمین عجایب خواندیم و رسیدیم به
ماه بانو در سرزمین رویاها...
اینجا سرزمین توست...
سرزمینی که عطر وجودت را نسیم می آورد...
سرزمینی که صدای خندههایت همه جا پیچیده..
سرزمینی که همه جا برای توست..
اینجا سفر من و تو آغاز میشود
با پای سالم، جیب پرپول، و لب های خندان
بی دغدغه ... بی دردسر... بدون نگران گذشتن عقربه های ساعت...
زمان در سرزمین تو ثابت است عقربه ها روی خوشی و خنده ...
اینجا از غصه خبری نیست...
تو بخند ...